از وبلاگ داداش خودم داش ممد (البت من داداش ندارم ولی از داداش بهتر دارم )ه
The road not taken
●
خيلی وقت پيش يه قعطه شعر شنيدم از آقای رابرت فراوست که مضمونش خيلی برام جالب بود . خيلی دنبالش بودم تا اين که چند روز پيش به طور اتفاقی پيداش کردم .
اينو بخونيد تا بقيه اش رو بگم :
Two roads diverged in a yellow wood,
And sorry I could not travel both
And be one traveler, long I stood
And looked down one as far as I could
To where it bent in the undergrowth.
Then took the other, as just as fair,
And having perhaps the better claim,
Because it was grassy and wanted wear;
Though as for that the passing there
Had worn them really about the same.
And both that morning equally lay
In leaves no step had trodden black.
Oh, I kept the first for another day!
Yet knowing how way leads on to way,
I doubted if I should ever come back.
I shall be telling this with a sigh
Somewhere ages and ages hence:
Two roads diverged in a wood, and I--
I took the one less traveled by,
And that has made all the difference.
يک مسافر يه جائی از سفر طولانيش در جائی ايستاده که جاده به دو قسمت تقسيم ميشه . اون دو تا جاده کاملا شبيه هم هستن . مسافر آرزو ميکنه که ای کاش ميتونست از هر ۲ جاده عبور کنه ولی ناگزير بايد يکی رو انتخاب کنه . با خودش فکر ميکنه از کدوم جاده بره . از رد پاها مشخصه که يکی از جاده ها مسافرهای بيشتری رو از خودش عبور داده ولی مسافر ما جاده ی ديگر رو انتخاب ميکنه و سرنوشت خودش رو به اين ترتيب رقم ميزنه . شايد اون مسافر هرگز دوباره در ابتدای اين دو جاده قرار نگيره که شانس عبور از جاده ی ديگه رو هم داشته باشه برای همين هميشه فکرش منعطف به جاده ايه که هرگز ازش عبور نکرد .
با کمی دقت متوجه خواهيد شد که اين قطعه شعر دقيقا وصف حال همه ی ما آدماست . مطمئنا برای شما هم پيش اومده و يا خواهد آمد که در برحه ای از زندگيتون مجبور به انتخاب ۱ از ۲ ميشيد . مثلا انتخاب يکی از ۲ دوست صميمی . انتخاب بين تحصيل و کار و يا بين موندن و رفتن و درست همين موقع است که تا آخر زدگی فکر ميکنی که اگر من طرف دوم رو انتخاب ميکردم زندگيم الان چطور ميتونست باشه ؟ ولی هيچ وقت اينطور فکر نکنيد چراکه اگر طرف دوم رو هم انتخب کرده بوديد دقيقا الان همين احساس رو نسبت به طرف اول داشتيد . پس هروقت يکی از دو راه رو در زندگيتون انتخاب کرديد هرگز به اون یکی جاده فکر نکنيد و از جاده ای که در اون قدم گذاشتيد لذت ببريد . ه
The road not taken
●
خيلی وقت پيش يه قعطه شعر شنيدم از آقای رابرت فراوست که مضمونش خيلی برام جالب بود . خيلی دنبالش بودم تا اين که چند روز پيش به طور اتفاقی پيداش کردم .
اينو بخونيد تا بقيه اش رو بگم :
Two roads diverged in a yellow wood,
And sorry I could not travel both
And be one traveler, long I stood
And looked down one as far as I could
To where it bent in the undergrowth.
Then took the other, as just as fair,
And having perhaps the better claim,
Because it was grassy and wanted wear;
Though as for that the passing there
Had worn them really about the same.
And both that morning equally lay
In leaves no step had trodden black.
Oh, I kept the first for another day!
Yet knowing how way leads on to way,
I doubted if I should ever come back.
I shall be telling this with a sigh
Somewhere ages and ages hence:
Two roads diverged in a wood, and I--
I took the one less traveled by,
And that has made all the difference.
يک مسافر يه جائی از سفر طولانيش در جائی ايستاده که جاده به دو قسمت تقسيم ميشه . اون دو تا جاده کاملا شبيه هم هستن . مسافر آرزو ميکنه که ای کاش ميتونست از هر ۲ جاده عبور کنه ولی ناگزير بايد يکی رو انتخاب کنه . با خودش فکر ميکنه از کدوم جاده بره . از رد پاها مشخصه که يکی از جاده ها مسافرهای بيشتری رو از خودش عبور داده ولی مسافر ما جاده ی ديگر رو انتخاب ميکنه و سرنوشت خودش رو به اين ترتيب رقم ميزنه . شايد اون مسافر هرگز دوباره در ابتدای اين دو جاده قرار نگيره که شانس عبور از جاده ی ديگه رو هم داشته باشه برای همين هميشه فکرش منعطف به جاده ايه که هرگز ازش عبور نکرد .
با کمی دقت متوجه خواهيد شد که اين قطعه شعر دقيقا وصف حال همه ی ما آدماست . مطمئنا برای شما هم پيش اومده و يا خواهد آمد که در برحه ای از زندگيتون مجبور به انتخاب ۱ از ۲ ميشيد . مثلا انتخاب يکی از ۲ دوست صميمی . انتخاب بين تحصيل و کار و يا بين موندن و رفتن و درست همين موقع است که تا آخر زدگی فکر ميکنی که اگر من طرف دوم رو انتخاب ميکردم زندگيم الان چطور ميتونست باشه ؟ ولی هيچ وقت اينطور فکر نکنيد چراکه اگر طرف دوم رو هم انتخب کرده بوديد دقيقا الان همين احساس رو نسبت به طرف اول داشتيد . پس هروقت يکی از دو راه رو در زندگيتون انتخاب کرديد هرگز به اون یکی جاده فکر نکنيد و از جاده ای که در اون قدم گذاشتيد لذت ببريد . ه