Trip copy paste
این رو امروز تو وبلاگ واژه دیدم ، خیلی ازش خوشم اومد ، کاملش رو تو خودش بخونید که من نمیتونم
روزی به تو می اندیشم و با بغض می پرسم که چرا رسم بر اينست ، هر که را بيشتر دوست می داری ، زود تر از دست می دهی
اما ، تو زنده ای و من از دور ، از فاصله ای به اندازه ی يک قاره به علاوه ی يک اقيانوس ، زنده بودنت را و نفس کشيدنت را حس خواهم کرد
روزی به تو می اندیشم و با بغض می پرسم که چرا رسم بر اينست ، هر که را بيشتر دوست می داری ، زود تر از دست می دهی
اما ، تو زنده ای و من از دور ، از فاصله ای به اندازه ی يک قاره به علاوه ی يک اقيانوس ، زنده بودنت را و نفس کشيدنت را حس خواهم کرد