Tuesday, March 30, 2004

از اینکه وقتی خودم خونم مجبور نیستم به خونمون زنگ بزنم خوشحالم

comments

Monday, March 29, 2004


Oh God said to Abraham, "Kill me a son"
Abe says, "Man, you must be puttin' me on"
God say, "No." Abe say, "What?"
God say, "You can do what you want Abe, but
The next time you see me comin' you better run"
Well Abe says, "Where do you want this killin' done?"
God says, "Out on Highway 61."

comments

Sunday, March 28, 2004

From northern country

شنیدین میگن جوینده یابنده است؟؟ این حرف ممکنه توی دنیای حقیقی مصداق نداشته باشه چون نه هاچ مادرش رو پیدا کرد نه نل ، ولی امروز به من ثابت شد که تو دنیای سایبر اگه بلد باشی چه جوری بگردی ، هر چیزی رو میتونی پیدا کنی
اون سریال ژاپنی که 2 تا پست عقبتر در موردش نوشتم اسمش بود
kita no kuni kara
فارسیش میشه از سرزمین های شمالی که داشمون یه اشاره ای بهش کرد البته زیاد به کار نیومد ولی خوب در هر صورت شیتیلش محفوظه پیش من
البته همینجوری به این سادگی ها هم پیدا نشد ، یه صبح تا ظهر کلی سایت ژاپنی رو که یه کلمه از نوشته هاش رو نمیتونستم بخونم زیر و رو کردم فکر نکنید همینجوری الکی
ولی آخرش به قدرت سرچینگ خودم ایمان آوردم
آهنگ رو هم براتون میزارم حالش رو ببرید ، البته فعلأ این میدی رو پیدا کردم ولی ام پیتریش رو هم پیدا میکنم . ممکنه فکر کنید مسخره است ولی خوب اولأ میدیه ثانیأ شما اون حس نوستالژیکی که من دارم در مورد این آهنگ ندارین

comments

Saturday, March 27, 2004

همینجا از آقایون و خانومهایی که از دست در زدن های وقت و بیوقت من تو یاهو مسنجر ذله (ضله؟) شدن عذر میخوام ، من نه کرم دارم نه خوشم میاد عین بند تنبون شل هی برم و بیام نه پین این اس هستم ولی خوب دیگه ، هر کی ناراحته میتونه همین الان اسمم رو از تو لیستش پاک کنه

comments

تازگیها تفریح مورد علاقم شده سرچ تو اینترنت ، یه چیزی که عقل جن هم بهش نمیرسه رو در نظر میگیرم و میفتم به جون گوگل ، یه چیزی که هیچ نشونی در موردش نداشته باشم ، هر چقدر سخت تر باشه ، حالش بیشتره
دیروز یه دفه یاد یه فیلم استرالیایی افتادم که 5-6 سال پیش دیده بودم ، هر چی فکر کردم اسمش یادم نیومد ، فقط یه تیکه از شعر یه آهنگش یادم بود که بعدأ معلوم شد یه آهنگ فولکوریک کانتری آمریکایی که تا حالا 500 نفر خوندنش
خلاصه نموده شدم تا پیداش کردم ، 3-4 ساعت طول کشید ، بعد از 10 دقیقه هم دوباره اسمش یادم رفت
یا یه دفه دیگه راست کردم که مدرسه یکی از آشنا ها رو که خارج زندگی میکنه پیدا کنم ، تنها چیزی که در موردش میدونستم این بود که خصوصیه ، البته میدونستم که تو چه شهری هستش .بعد گشتم پیدا کردم اتفاقأ عکس مدیر مدرسه هم تو سایت بود که وقتی بعدن فرستادم برای طرف یه حالت وات د فاک جالبی بهش دست داد
الان هم یه مدتیه یه کرم دیگه افتاده به جونم ، منتها این یکی رو هر کاری میکنم نمیتونم پیداش کنم ، شاید هدف رو زیادی دور از دسترس گرفتم
بچه که بودم ، 10-11 سالم بود ، تلویزیون یه سریال ژاپنی نشون میداد ، یه مردی بود که از زنش جدا شده بود تو یه ده با 2 تا بچه اش تنها زندگی میکرد ، من روانی آهنگ متن اون سریال بودم ولی هر چی میگردم پیداش نمیکنم گفتم شاید شما اسمش یادتون باشه . اوشین نبود هانیکو هم نبود !! یادمه یه قسمتش توی ماشین زیر برف گیر کردن همین . دیگه هیچی یادم نیست
هرکس که یه نشونی برام پیدا کنه شیتیل خوبی گیرش میاد

comments

Wednesday, March 24, 2004

خانومه ، داشت کنار خیابون قدم میزد، منتظر ماشین بود فکر کنم
سرم رو از پنجره کردم بیرون داد زدم خانوم ، خانوووم اگه جنده این بیاین این زنگ واحد 6 رو بزنید

comments

Tuesday, March 23, 2004

معمولن اینطوری نیستش که از مردن کسی خوشحال بشم ، حداکثرش این بوده که اگه طرف رو نمیشناختم ، میگفتم به خایه هام
وقتی خبر مردن این یارو شیخ احمد آل مادر فاکه یاسین رو شنیدم ، خوشحال شدم . نمیدونم چرا ، ولی هر وقت تو تلویزیون نشونش میداد ، با اون گردن کج رو صندلی چرخدار نشسته بود با روسری ، انگار سیخ میزدن بهم
یه تروریست کمتر

comments

Friday, March 19, 2004

La petit prince

اگر کسی گلی را دوست داشته باشد که تو کرور و کرورها ستاره فقط یک دانه ازش هست ، برای احساس خوشبختی همین فدر بس است که نگاهی به آن همه ستاره بیندازد و با خودش بگوید :((گل من یک جایی میان آن ستاره هاست)).ه


"If some one loves a flower, of which just one single blossom grows in all the millions and millions of stars, it is enough to make him happy just to look at the stars. He can say to himself, 'Somewhere, my flower is there . . .'

comments

عید ؟؟سال نو ؟؟نوروز؟
هه

my ass

comments

Wednesday, March 17, 2004

illusions of a meant-to-be-drunk mind

از سیگار کشیدن دخترا خوشم میاد
از انگشت های کشیده ی سفید ، اونایی که تو عمرشون یه دونه قاشق هم نشستن خوشم میاد ، وقتی که سیگار رو نگه میدارن ، ،یه جوری که انگار هیچی بینشون نیست ، یه جوری که فکر میکنی سیگاره همیجوری عشقی اونجا وایساده ، به عشق انگشتهای دختره ، که اگه انگشتهاش رو هم از هم باز کنه باز سیگاره سر جاش میمونه
از صدای سیگار کشیدن دخترا خوشم میاد ، وقتی که سیگار رو از رو لبشون بر میدارن، اون صداهه، انگار که لبا نوچ باشن به هم چسبیده باشن، یه نفس کوتاه که بعدش میکشن
اما هیچ کدوم مثل اون موقعی نمیشه که مستی ، ولو میشی رو سرامیکای کف آشپزخونه ، چشات رو میبندی و یه جوری پک میزنی،انگار که باید با 4 تا پک تمومش کنی ، اون وقت به من میگی چرا هیچ وقت عرق تو رو نمیگیره
من هم میگم تو چرا مور نمیکشی؟ یا مارلبوروی پایه بلند؟


comments


There are somethings a girl has to do on her own , before she can call her self a man

comments

Tuesday, March 16, 2004


It's so nice
to wake up in the morning
all alone
and not have to tell somebody
you love them
when you don't love them
any more.




زيباست
وقتي كه صبح
از خواب برمي‌خيزي
و مي‌بيني مجبور نيستي به كسي بگويي دوستت دارم
وقتي كه ديگر دوستش نداري


چنین گفت ریچارد براتیگان

comments

Monday, March 15, 2004

kissed by a rose


There used to be a greying tower alone on the sea
You, became the light on the dark side of me
Love remains, a drug that's the high and not the pill
But did you know that when it snows
My eyes become large
And the light that you shine can't be seen?



تنها خوبیه عید اینه که میشه برف رو از توی پنجره ی بی پرده که شیشه هاش رو نیم ساعت پیش شستن نگاه کرد

comments

Sunday, March 14, 2004

مسجدی که نشه رفت توش شاشید پس به چه دردی میخوره؟

comments

Friday, March 12, 2004



noh ss!w !


So fuckin much

comments

Thursday, March 11, 2004

تو جدول ارزیابی دمکراسی درجهان ، بین 10 تا کشور اول از نظر دمکراسی ، 5 تاشون مشروطه ی سلطنتی هستند ، 3 تا فرمانداری کل و فقط 2 تا جمهوری
اینجاست که شاعر میگه

Isnt it a little IRONIC?dont you think.....

comments

Tuesday, March 09, 2004

به تحریک بعضی افراد گلبولی برداشتم کامنت دونی رو عوض کردم البته اون قبلی کلن یه طوری بود که من روزی 10 تا فحش میخوردم به خاطرش
حالا یکی نیست بگه آخه گوسفند 4 تا دونه کامنت در ماه چه فرقی میکنه تو بیهولدر باشه یا جای دیگه
ضمنن قالب کامنت دونی کار احسانه که من با اجازه ی خودم برداشتم یه کم رنگهاش رو تیره کردم ، بعد دیدم اصلن شباهتی با اصلش نداره ، گفتم شاید احسان خوشش نیاد کسی یه قالب کامنت دونی تیره رو به اسم اون بزاره تو وبلاگش ، برای همین با کمال پر رویی اون پایین نوشتم که قالب از خودمه در حالیکه اصلش مال احسانه
همین

comments

Sunday, March 07, 2004

One fuckin step closer to the edge


صفحه ی کهنه ی یادداشتهای من
گفت یه شنبه روز میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه
.....آخ اگه بارون بزنه




همینجوری الکی بیست و یک سالم شد

comments

Thursday, March 04, 2004

غبار هر بیابان را سواری
غباری این بیابان بی سوار است

comments